در این مطلب طبق نظرکارشناس و استاد جامعه شاسی که در برنامه تلویزیونی شیوه که ساعت 22:30 دقیقه در تاریخ 4 مهر 1401 از شبکه 4 سیما به صورت زنده پخش شد نکات مهمی مطرح گردید که لازم است مسولین ، حکومت و مردم ایران توجه ویژه ای به آن داشته باشند
.
متن کلیپ بالا:
چند تا شاخص بگم که ما در چگونه جامعهای داریم زندگی میکنیم ببینید ما در جامعهای زندگی میکنیم که در چهل و سه سال گذشته جمعیتش از سی و شیش میلیون نفر رسیده به هشتاد و چهار میلیون نفر و چهل و دو میلیون نفر زن داره در این جامعه که این چهل و دو میلیون نفر زن از کل سی و شیش میلیون نفری که سال پنجاه و هفت در ایران زندگی میکردند بیشتر از این چهل و دو میلیون نفر زن فقط چهارده درصدشون مال سالهای متولد قبل از انقلاب است یعنی هشتاد و شیش درصدشون حداقل بر اساس اون جداولی که من دیدم اینا سالهای بعد از انقلاب به دنیا اومدن یک جمعیت جوان و جامعه ایران به شدت بزرگ شده، رشد کرده این جامعه تحصیلات هم توش خیلی گسترش پیدا کرده و یک جامعهی رشید و بالغ شده. این جامعه در عین حال که این مشخصات داره به شدت از برخی عارضهها رنج میبره مثلا نرخ بیکاری توش خیلی بالاست حتی با نرخهای پایین مشارکتها یعنی حتی با نرخ پایین مشارکت هم این بیکاری بالاست حالا این بیکاری به شکل بسیار نابرابری بین زن و مرد هم تقسیم شده یعنی همین آماری که سازمان برنامه منتشر کرده نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال هزار و چهارصد برای حدود سیزده و سه دهم درصد و برای مردان شصت و هشت و هفت دهم درصدی مردم پنج برابر زنان این نرخ مشارکت اقتصادیشون وقتی میرسیم به نرخ بیکاری نرخ بیکاری زنان شونزده درصد نرخ بیکاری مرد هفت و نه دهم درصد که حالا آمار میگه نه دو دهم درصد کلشه یعنی نرخ بیکاری زنان دو برابر مردان این در حالیه که وقتی میایم تو نرخ بیکاری جوانان هیجده تا سی و پنج سال اون بیکاری مردان هفده و دو دهم درصد یه دفعه میشه سیزده و هشت دهم و نرخ بیکاری زنان میشه بیست و هشت و سه دهم پس یعنی جمعیت جوان هجده تا سی و پنج سالتون دو برابر کل بیکاری کنم وقتی میریم سراغ همین جامعه که میگم رشید شده بالغ شده رشد کرده تعداد دانشجوهاش دو میلیون و صد و چهار هزار نفر در سال تحصیلی نود و نه چهارصد که یک میلیون و چهل و یک هزار نفر مرد و یک میلیون و شصت و سه هزار نفر زن یعنی تعداد زنان بیست هزار نفر بیشتر از مردان است و بیشتر دانشجو شدن ولی بیکاریشون دو برابر نرخ مشارکت شونم یک پنجم برداشتیست من اسماین مثل بقیه زنان و بذارم تبعیض ساختاری علیه زنان و همین جامعه در ده سال گذشته میزان برخورداری ثروتمندترین به دهک به فقیرترین دهش از یازده برابر شده چهارده برابر یعنی نابرابری توش گسترش پیدا کرده اگه میخواین این وضعیت بهتر درک بکنیم بریم سراغ گزارشی که دو سال پیش مرکز پژوهشهای مجلس داره میگه که ما در طول دههی نود یک افول اقتصادی وحشتناک ر تجربه کردیماین افول در حدی که میگه اگه در شش سال بعد از هزار و سیصد و نود و نه یعنی تا سال هزار و چهارصد و پنج ما سالی هشت درصد رشد اقتصادی داشته باشیم ششسال ارسالی هشت درصد برای اقتصادی که از ابتدای دههی نود تا آخر دهه نود رشد اقتصادیش میانگین صفر بوده و نرخ سرمایهگذاری از نرخ استهلاک کمتر شده این گزارش میگه که ما سالهزار چهارصد و پنج میرسیم به اونجایی که سال نود بودیم یعنی این جامعه در طول پانزده سال جمعیتش زیاد میشه ولی تو سال هزار و چهارصد و پنجاه سال شیش هشت درصد شیش سال پشت سر هم رشد کنه میرسه همون جایی که سال نود بوده تقریبا غیر ممکن دیگهای ممکنه این خودمون میدونیم غیر ممکنه این جامعه جامعهای که شصت درصد شاغلام ندارن این من نمیگم مرکز مجلس میگه این جامعه جامعهای که در طول ده سال گذشته نابرابری بیشتر شده این جامعه جامعهای که در طول ده سال گذشته به دلیل نرخ تورم بالا یک موقعی در اقتصاد ایران تورم به طور میانگین پونزده تا بیست درصد یک تورم ساختاری داشت امروز اون میانگین تورم رسیده به چهل درصد حدودا این به دلیل تورم بالا و بهدلیل رشد اقتصادی صفر یک فقر گسترده ر هم داره تجربه میکنه آخرین آمار نشون میده که هیجده و چهار دهم درصد شما فقر مطلق دارید هجده و چهارده درصد آقای دکتر یعنی اینکه شما از هرپن که از بغل میره داره رد میشه یکیش در فقر مطلق به سر میبره در یه همچین جامعهای دولتش به شدت کسر بودجه داره و به لحاظ جهانی هم وضعیتش اینه آقای دکتر این بایدبی ما داریم کجا زندگی میکنیم در یه جایی داریم زندگی میکنیم که در فاصلهی سالهای هزار و سیصد و هشتاد تا هزار و سیصد و نود و هفت ما سال هزار و سیصد و هشتاد هشتاددرصد تجارت مون با سی و بیست و سه کشور بوده یعنی هشتاد درصد تجارت مون با بیست و سه کشور بوده به جایی که در سال نود و هفت پنجاه و چهار درصد تجارت کشور فقط با سه کشور بوده یعنی چین را امارت اگه شما به این شونیگن جدا افتادگی از هان پس به چی میگین پس در دالتون تضعیف شدید به لحاظ اقتصادی و به شدت به مردم فشار اقتصادی اومده من دادهها هست تک تکشون میکنم خدمتتون بگم در حالی که کشور ده میلیون نفر جمعیتش افزایش پیدا کرده چهل درصد تولید سرانش از دست داده درآمد سرانه از دست داده در حالی که میانگین تورم در جهان در سال دو هزار و هیجدهما گیتور در جهان در سال دو هزار و هیجده بوده دو و چهار دهم درصد و تورم بلند مدت ایران در اون تاریخ بوده بیست درصد و فقط سه کشور ونزویلا از این باب وآرژان تیم بعد از ایران تورم شون از ایران بیشتر بوده شما توی همین بازه یعنی سال نود تا نود و هشت سی و چهار درصد درآمد سرانه تون ر از دست دادین که توضیح دادن نمودارشم هست شصت درصد شاغلان بیمه ندارن رشد فقر مطلق و گسترده بود در یه همچین بستری محیط کسب و کارتون سه تا مشخصی بد داشته بازارر بد بوده ثبات اقتصاد کلان پایین بوده کارایی بازار کالا هم نداشته سه تا ویژگی مثبتش اینا بوده اندازهی بازارش بزرگ ظرفیت نوآوری زیاد سلامت نیروی انسانیش بالاست یعنی چی یه نیروی انسانی سلامت داری که براش بازار کار نداریم خب احساس دررفتگی میکنه احساس عصبانیت میکنه احساس استیصال میکنه تو همین بازهی زمانی شکاف درآمد و هزینه دولتا پیدا کرده یعنی دولت شلتر شده یعنی دولت ناتوانتر شده من امروز اگه بخوام روایت از ایران بگم میگم روایت جامعهای که به شدت بالغ شده از سی و هفت میلیون نفر و سی و شیش میلیون نفر شد هشتاد و چهار میلیون نفر تحصیلاتش به شدت رفته بالاتر به لحاظ آگاهیاش به شدت گسترش پیدا کرده بعید میدونم هیچ کشوری خاورمیانه وجود داشته باشه که تعداد تیراژ کتاب و تعداد عنوان کتابی که درش منتشر میشه برابر ایران باشه این جامعه به شدت جهانی شده به شدت میتونه خودشو مقایسه بکنه از طریق رسانها هر کجای دیگه به شدت مردمش سفر میرن و خودشون ر با جهان مقایسه میکنند این جامعهای که بزرگ شده مواجه شده با یک ساختار حکمرانی که دایم دارهت از دست میده به شدت بر سر موضوعات مختلف انرژی هدر داده و امروز رسیده به نقطهای که تمام شاخصهای اقتصاد کلان حالا ببینید من یه بحثی سال نود و چهار طرح کردن تحت عنوان همایندی بحرانها من اصلا امروز کار به این ندارم که ما بحران محیط زیست داریم پیکرههای آبی دارند خشک میشن و خشک شدن من امروز کاری به این ندارم که شما با بحران مهاجرت سر و کار داریم که نهفقط مهاجرت نخبگان تون که مهاجرت تکنسین نیروی کارتون داره رخ میده من امروز با این کار ندارم که شما به شدت در سطح دولتون نمیتونید ادعا کنیدکه میانگین هوشی و ظریف و توانایی جامعهتون بالاتر از حکومت تون نیست یعنی آدمهایی که در درون ساختار تصمیمگیری هستند میشه روی اکثریتشون دست گذاشت و ادعا کرد که ایناا میانگین آدمهایی که تو جامعه هستن پایینتر این وضعیت جامعهی ایرانی ر به یه استیصال رسونده رویای توسعه داره از باد میره جامعه احساس میکنه تمام ظرفیتهاش داره از دست میده و ببینید انسان یک موجودی که در سایهی آینده زندگی میکنه ماهم در سایهی آینده زندگی میکنیم و اکثریتی از جامعه احساسش اینه که این مدل از حکمرانی و این مسیری که داریم طی میکنیم آیندهای براش بنا نمیکنه بنابراین در یک همچین ساختاری این جامعه من دیدم پریشب کوروش علیانی عزیز به این که شما گفتین جامعهی ایران جامعهی ناآرامیه معترض بود اتفاقا من معتقدم جامعهی ناآرامی است و حق داره و حق داره چون زیر سایهی آیندهای زندگی میکنه که اون ر برآورده نمیکنه ببینید ما سال نود همین حرفا ر میزدیم و یه عدهای میگفتن نه آیندش روشن میگم آقا سال نود تا هزار و چهارصد اقتصاد ایران سی درصد سی و چهار درصد درآمد سرانه و از دست داده پیکرههای آبی خشک شده مهاجرتش افزایش پیدا کرده و شاخصهای اقتصاد دانش بدتر شد تورم ساختاری مزمنش تقریبا دو برابر شده خب پس کو اگه این مسیر درست بود خب باید از هزار و چهارصد تا از هزار و سیصد و نود ر هزار و چهارصد یه اتفاقی میافتاد بنابراین آنچه که امروز باهاش مواجهیم یک جامعهی ناآرام است که حق دارهو بودنش محق و ناراضی و در ناراضی بودنش حق داره و آینده ر روشن نمیبینه و در روشن ندیدن آینده حق داره چون هیچ شاخصهای هیچ شاخصی که او در زندگیش تجربه میکنه هیچ شاخصی که او در عمق وجودش تجربه میکنه و زندگی روزمرش میبینه . من فقط تا اینجا گفتم که ما در چه جامعهای زندگی میکنیم.
همچنین به نظر کارشناس دیگر برنامه که می گویند : فرمودید موضوع بحث ما اسلام سیاسی من در ابتدا اشاره کنم تا پیش از انقلاب ایران تا قبل سال پنجاه و هفت اسلام غیر سیاسی بر صندلی متهم نشسته بود خیلیا شکایت میکردند که چرا اسلام وارد میدان مبارزه و دفاع از مردم نمیشه حتی سهراب سپهری که شاعر گوشهگیری بود و اصلا تو فضاهای اجتماعی و سیاسی نبود تو اون شعر مشهورش میگه من قطاری دیدم که فقه میبرد و چه سنگین میرفت من قطاری دیدم که سیاست میبرد و چه خالی میرفت این زبان حال خیلیها بود با اینکه در دههی چهل و پنجاه اسلام عملا وارد درگیریهای اجتماعی و سیاسی شده بود به هر حال در دهههای گذشته یعنی از مشروطه به این طرف اسلام غیرسیاسی متهم بود که چرا پا به رکاب مبارزه نمیگذاره الان برعکس شده اسلام سیاسی بر صندلی متهم نشسته ولی به نظر من مشکل در اسلام سیاسی نیست مشکل در سیاست غیر عقلانی و غیر اخلاقی که به نام اسلام و به نام دین ما داریم مشاهده میکنیم برخیا سیاست و خیلی ساده گرفتن تو کشور ما حالا که برای ورود به دنیای سیاست خیلی چیزها باید دانست غیر علوم فلسفهی سیاسی و جامعهشناسی و جامعهشناسی سیاسی و روابط بینالملل و غیر این رشتهها و تاریخ خیلی چیزهای دیگه میدونست و به تعبیر انیشتین میگفت سیاست از فیزیک هم دشوارتر است واقعی از این سیاست سهل ممتنع در بادی نظر من تصور میکنم اخباری از چند کانال میشنوم روزنامهای میخونم شبکههای اجتماعی دنبال میکنم یا اندکی غوطهور در کتابها هستم یه صاحب نظر سیاسی شمرده میشن حالا این که پهنای کار خیلی بیش از این به هر حال به نظر مشکل در اسلام سیاسی نیست مشکل در تلقیهای غلط از سیاست که به نام اسلام سکه زده شده.
به نظر محمد اسفندیاری دین پژوه
اسلام دین سیاسی است اما گوهر آن سیاست نیست
اگر حاکمی بخواهد مردم را به زور بهشتی کند خودش جهنمی خواهد شد:
حکومت برای حاکم اسلامی باید هیچ ارزشی نداشته باشد
دستان تمام حاکمان دینی و غیر دینی آلوده است ولی لبانشان حرف های خوب می زنند!
عدالت اقصادی علی (ع):
چیزی که حرت علی به هیچ وجه از آن کوتاه نیامد آزادی سیاسی بود:
دستان تمام حاکمان دینی و غیر دینی آلوده است ولی لبانشان حرف های خوب می زنند!
بخشش حضرت علی به عنوان حاکم مملکت اسلامی:
ببینید حضرت علی چگونه بخشش داشت و حکومت میکرد ما چطور!!
حضرت علی به هر قیمتی نمیخواست مردم زمانه خودش را مطیع و دیندار کند:
وقتی حاکمان اسلامی به زور متوسل شوند نتیجه همین می شود.
در روز قیامت مظلوم در نزد خدا حاضر می شود و نه ظالم:
ممکن است در اسلام سیاسی قربانی تعصب و خشونت شوید:
تعصب و خشونت دو عاملی که حضرت علی و امام حسین را شهید کردند.
در حکومت علی (ع) همه در رفاه و آزادی و عدالت واقعی بوند:
کل مباحث بالا در یک کلیپ:
لطفا به استلار امتیاز دهید
رتبه صفحه شما:
دیدگاهی ثبت نشده است
لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: